دو نقطه، دو
جایی برای دویدن
۱۳۸۹ شهریور ۱۸, پنجشنبه
با تاخیر

اینکه خبری نبود، دلیلش هم مشغله زیاد بود و هم بی حوصله گی در نوشتن وگرنه از لحاظ دویدن، همه چیز رو به راه است و خوب پیش می رود.

ویزای آمریکا را راحت تر از چیزی که انتظارش را داشتم گرفتم. مصاحبه کننده، بعد از اینکه فهمید برای چه می خواهم به آمریکا بروم، کمی سوالات تخصصی درباره دویدن پرسید- آنقدر تخصصی که گویی خودش دونده است- و ویزا را تایید کرد.


قرار بود راجع به برنامه بنویسم و می خواستم خودم را درگیر یک برنامه کنم ولی نکردم. دلیلش هم این بود که فکر کردم هر بار که به برنامه ای چسبیده ام، تعهدی که برنامه برایم ایجاد کرده، باعث فشار روی بدنم شده و دچار مصدومیت شده ام. این ماراتن چون فرصتی است که به راحتی به دست نیامده، ترجیح می دهم کمترین ریسک را برای آن انجام دهم تا به خط پایان برسم.


تمرینات خیلی باز بوده و سعی کرده ام که به ندای بدنم گوش کنم تا توصیه های خارجی. سه یا چهار تمرین دویدن در هفته که یکی از آنها مسیری طولانی است. تنها چیزی که به شدت رعایت کرده ام، "قانون ده درصد" بوده.

قانون ده درصد همان است که می گوید مقدار افزایش دو چیز در تمرینها نباید بیشتر از ده در صد باشد: یکی مسافت کل هفتگی و دیگری مسافت تمرین طولانی هفته.


با مقایسه برنامه های مختلف و با خواندن برنامه تمرینات دوندگان در گروه فیس بوک ماراتن نیویورک، می توانم بگویم حدود پنج هفته از بیشتر برنامه ها عقب هستم ولی نگران نیستم چون تا به حال با سلامت پیش رفته ام. حتی اگر مجبور شوم کمی از مسیر را پیاده روی کنم، باکی نیست چون بهتر از این است که از رسیدن به خط پایان باز بمانم. ایده آل برایم این بود که بین چهار ساعت تا چهار ساعت و ده دقیقه بتوانم مسیر را تمام کنم ولی سطحی که اکنون در آن هستم و این پنجاه و چند روزی که باقی مانده، می گوید اگر زیر چهار ساعت و نیم تمام کنم شاهکار کرده ام.

یک نکته مثبت دیگری که این روزها برایم قابل توجه است، خنک شدن تدریجی هوا و بهتر شدن بازده تمرینات به همان نسبت است. دویدن در رطوبت بسیار بالا و گرمای طاقت فرسای تیر و مرداد، کم کم نتیجه اش را نشان می دهد به طوری که اگر فقط یک نسیم ملایم که گرم نیست، در حال وزیدن باشد، احساس پرواز می دهد و به شدت در سرعت و قدرت دویدن تاثیر می گذارد.


یک چیز دیگر را هم برای اولین بار، در تمرینات این مدت تجربه کرده ام و همچنان دارم امتحانش می کنم و آن تغییر دادن نقطه برخورد کف پا با زمین است. جالب است که با هر قسمت از کف پا که فرود بیایی، عضلات مختلف و متنوعی را درگیر می کنی. حالا شاید بعداً مفصل تر در این باره بنویسم.

برچسب‌ها: , ,