دو نقطه، دو
جایی برای دویدن
۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه
زمانی برای دویدن

این سوال برای بسیاری از دوندگان پیش می آید که چه ساعتی از شبانه روز، برای دویدن مناسب تر است و دویدن در آن زمان راندمان بهتری دارد.


جوابی که فیزیولوژیست ها می دهند این است:


ایده آل ترین زمان و شرایط برای دویدن، صبح زودی است که شب قبلش هشت ساعت خوابیده باشید و پس از بیدار شدن، یک صبحانه بسیار سبک و پر انرژی ( چیزی مانند یک کاسه شیر و کورن فلکس یا بیسکوئیت سبوس دار) بخورید و نیم ساعت پس از خوردن آن صبحانه، بدن را گرم کنید و دویدن را آغاز کنید.

البته به دست آوردن چنین شرایطی برای کسی که درگیر یک شیوه زندگی شهری است، مسلماً دشوار است و شاید به زحمت بتوان دو روز در هفته را با چنین شرایطی پیدا کرد تازه یکی اش هم همان تعطیلی است که باید از خواب شیرین صبحش بگذرید.

خب حالا که این شرایط مهیا نیست، چه کنیم؟ کی بدویم؟ چگونه این زمان دویدن را در زندگی روزانه جای دهیم؟ این سوالهایی است که تمام کسانی که می خواهند دویدن را به صورت جدی ادامه دهند با آن مواجه هستند. جواب هم این است که هر وقت توانستید بدوید و هیچ آدابی و ترتیبی نجویید.

درست است که شرایط بالا برای به دست آوردن بهترین راندمان به کار می آید، ولی دویدن در هر زمان دیگری، بهتر از اصولآً ندویدن است.

می شود صبح ها، مسیر خانه تا محل کار را دوید – به شرطی که در محل کار امکان گرفتن دوش و تعویض لباس باشد- . شبها پس از اینکه به خانه رسیدید، قبل از شام زمان مناسبی است که برنامه دو را اجرا کنید. در بعضی شهرها که آب و هوا اجازه می دهد، ظهرها در زمانی که برای استراحت میان روز در نظر گرفته شده یا میان کلاسهای دانشگاه می شود دوید. شب خیلی دیر که حداقل چهار ساعت از خوردن شام گذشته باشد می شود دوید و بعد خوابید... و هر زمان دیگری که شیوه زندگی تان به شما اجازه می دهد را می توانید برای دویدن انتخاب کنید و بهانه ها را کنار بگذارید.

اگر دنبال بهانه برای ندویدن هستید به راحتی پیدا می شود ولی اگر می خواهید دویدن را وارد زندگی تان کنید، می توانید از هر زمان کوتاهی که به دست آوردید، برای لذت بردن از آن استفاده کنید.


فقط این را در نظر داشته باشید که اگر به طور منظم در ساعت مشخصی از روز بدوید، بدنتان به آن ساعت عادت می کند و روز به روز در همان وضعیت، راندمانش را بالا می برد و اگر به هر دلیلی ساعت دویدن را تغییر دادید، انتظار داشته باشید که با بعضی ناهماهنگی ها روبرو شوید ولی باز هم بدن خودش را به وضع جدید عادت خواهد داد.

برچسب‌ها:

۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه
شروع دوباره دویدن روی زمین سفت

تمرینات دویدن چند هفته ای هست که آغاز شده.

پس از یکماه بدن سازی نتیجه های خوبی به دست آمد.

وزنم فقط دو کیلو کم شد و کمتر از چیزی بود که با خودم قرار گذاشته بودم. ولی کاملاً احساس می کنم که بسیاری از بافتهای چربی، جای خود را به ماهیچه ها داده اند. همچنان تمرینات بدنسازی را بعد از دویدن های سبک ادامه می دهم. می دانم که بدنم به یک نقطه عطف نیاز دارد که یکبار پیش از این آن را تجربه کرده ام.

اندکی بیش از یکسال از شروع به دویدنم گذشته بود که احساس کردم بدنم به نقطه ای رسیده که دیگر به حالت ناسلامت قبلی باز نمی گردد یا بهتر است اینطور بگویم که بسیار مشکل است که برگردد. یک نوع احساس بود که در تک تک سلولهای بدن و ذهنم جاری شده بود. مثل اینکه وارد دنیای جدیدی شده باشم.

فکر می کنم برای دویدن در ماراتن، یکبار دیگر به یک چنین نقطه ای نیاز دارم و این بار خیلی درونی تر از بار قبل باید به آن برسم. این نقطه بر خلاف نقطه قبلی، شاید خیلی در ظاهر به چشم نیاید ولی در درون، باید یک انقلاب دوباره باشد. باید بدن از یک مرحله به مرحله دیگر سفر کند.


وقتی پس از بدنسازی دویدن روی زمین سفت را شروع کردم، نتیجه بدنسازی کاملاً مشهود بود. در قسمت شکم تمام دردهای کوچک و بزرگی که گاهی در حال دویدن اتفاق می افتاد، رفع شده اند. دردهای کوچک و گاه و بیگاه در نقاط مختلف پا، بسیار کمتر از قبل هستند. هنوز البته کمی نگران دردی که پس از مسابقه ده کیلومتر در لگنم احساس می کردم هستم و حتی گاهی احساس می کنم زیادی بهش فکر می کنم و همین زیادی فکر کردن، شاید باعث بازگشت دوباره اش شود ولی تا به حال خبری ازش نیست. به طور کلی با اینکه یکماه روی آسفالت ندویده بودم، بازگشت به آن بسیار آسانتر و قدرتمند تر از چیزی بود که انتظار داشتم.


فعلاً قصد ندارم روی برنامه خاصی بدوم. فقط آرام آرام کیلومترها را زیاد می کنم تا روز بیست و هشت تیر (19جولای) یا یک هفته زود تر، که قصد دارم برنامه ای 16 هفته ای را تا روز ماراتن نیویورک اجرا کنم. هوای دوبی هم هر روز گرمتر و شرجی تر می شود و به همین خاطر سرعت را با احتیاط زیاد می کنم، چون بعد از ده دقیقه دویدن در این هوا، دمای بدن بسیار بالا می رود گاهی حدود 39 درجه و حتی نزدیک 40 هم می رسد و در این حالت احتمال هر گونه آسیب دیدگی بسیار بالاست.

اگر همه چیز به خوبی و خوشی تا آن روز پیش رفت از برنامه هم خواهم نوشت. همین قدر بگویم که من معتقدم که هر برنامه ای یک فرم کلی دارد که می تواند الگو قرار بگیرد، ولی در جزئیات، هر بدنی، بنا به شرایطی که دارد باید برنامه را دستکاری کند تا به آنچه که برایش مناسب است برسد.

به همین دلیل برنامه هایی که به جای مسافت، از میزان ضربان قلب استفاده کرده اند، مناسب ترند. مثلا به جای اینکه بنویسد 5 کیلومتر بدوید، می گوید نیم ساعت با سرعتی که ضربان قلب به 60 درصد حداکثر می رسد بدوید.

البته برنامه های اینچنینی کمتر دیده ام. حالا بحث درباره برنامه، باشد برای بعد.

۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه
گبرسلاسی در نیویورک2010

هایله گبرسلاسی اتیوپیایی، دارنده رکورد ماراتن جهان، در ماراتن 2010 نیویورک خواهد دوید.

این دونده در روز ملی دوندگان امریکا، پس از اینکه در نیویورک به همراه بچه های 6 تا 14 ساله دوید، حضورش را در نیویورک 2010 اعلام کرد.

گبرسلاسی همیشه خندان 37 ساله، در سه سال گذشته به طور پیاپی در ماراتن دوبی شرکت کرد و هر سه بار، مقام اول و جایزه 250000 دلاری آن را به دست آورد. در سال2007 و 2008 موفق شد رکورد ماراتن جهان را در برلین بهبود ببخشد. بهترین زمان ماراتن تا به حال متعلق به اوست 2:03:59

ژانویه امسال در دوبی این شانس را داشتم که وقتی به خط پایان می رسد از نزدیک ببینمش. اولین کسی است که می بینم وقتی به خط پایان نزدیک می شود، اینقدر خندان و با انرژی برای همه دست تکان می دهد. انگار نه انگار بدنش در حال انفجار است.

تا به حال معمولاً در ماراتن های برلین و دوبی شرکت می کرد، ولی با توجه به اینکه فاصله زمانی ماراتن نیویورک و دوبی، دو ماه بیشتر نیست و با توجه به اینکه گفته بود می خواهم خودم را برای المپیک 2012 آماده و سلامت نگه دارم، بعید به نظر می رسد سال 2011 به دوبی بیاید و به نظر می رسد مسئولان برگزار کننده ماراتن دوبی 2011 باید به فکر دونده دیگری برای اعتبار بخشیدن به ماراتن شان باشند.

مسیر ماراتن نیویورک به دلیل پستی بلندی و بعضی بادهایی که دارد، خیلی برای ثبت رکورد جدید مناسب نیست ولی به دلیل حضور دوندگان پر قدرت، چالش انگیزی بیشتری دارد که هر دونده ای را تحریک می کند.


اصل خبر به انگلیسی در سایت ماراتن نیویورک

برچسب‌ها: , ,