دو نقطه، دو
جایی برای دویدن
۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه
39409
حدود هفت ماه از روزی که اولین نوشته را راجع به پذیرفته شدن در ماراتن نیویورک نوشتم گذشته. هفت ماه تمرین و تمرکز روی اتفاقی که از نظر ذهنی برایم بسیار پر اهمیت است و اینک، فقط شش روز مانده.
من شدیداً به این باور دارم که اگر در زمان و مکان مشخصی قرار می گیری، قرار است جزئی از چرخه تعادل روزگار باشی که تا بی نهایت تاثیر می گیرند و تاثیر می گذارند. حالا قرار است شش روز دیگر در جایی باشم که انتظارش را نداشتم. اینکه همه چیز تا به حال در این مسیر همراهی ام کرده، خودش قوت قلبی است که به آن نیاز دارم.
احتمالاً این نوشته آخرین نوشته پیش از قرار گرفتنم پشت خط ماراتن نیویورک است و در نوشته بعدی از تجربیاتم خواهم نوشت.

اول بگویم که در صورت تمایل می توانید از زمان شروع ماراتن، هر پنج کیلومتر مسیر و زمان من را به صورت زنده در وبسایت ماراتن نیویورک دنبال کنید.
با وارد شدن به این لینک و وارد کردن شماره من 39409، از هر کدام از دروازه های الکترونیکی که بگذرم به صورت آنلاین زمانم در وبسایت ثبت و قابل پیگیری است.
زمان شروع مسابقه گروه دوم که من در آن قرار دارم 10:10 صبح به وقت نیویورک است و با توجه به اینکه در روز هفت نوامبر ساعتهای آمریکا یک ساعت به عقب بر می گردد، نه ساعت با دوبی و هشت ساعت و نیم با تهران اختلاف زمانی خواهیم داشت. یعنی برابر با 7:10 بعد از ظهر در دوبی و 6:40 بعد از ظهر تهران خواهد بود.

اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، پنجشنبه صبح در نیویورک خواهم بود و همان روز به نمایشگاه ماراتن می روم تا شماره و تی شرت و و وسایل جانبی مربوط به مسابقه را دریافت کنم و شنبه حدود 4 کیلومتر آرام خواهم دوید و یکشنبه صبح زود به محلی که قرار است اتوبوس مخصوص ما را به خط شروع برساند خواهم رفت و باقی ماجرا.

صمیمانه می گویم که به انرژی های خارجی که از دیگران می رسد نیاز خواهم داشت. از هرگونه تشویق گرفته تا ارسال هر گونه انرژی مثبت با هر مسلک و آئینی که به آن اعتقاد دارید. از صلوات های مادر بزرگم تا کوچک ترین جملات امیدوار کننده ای که در ته دلتان می گویید به کارم خواهد آمد. اگر یکشنبه عصر لحظه ای یاد من افتادید، بدانید من همان یک لحظه یاد را گرفتم و کنار تمام چیزهای دیگری گذاشتم که به من کمک خواهند کرد تا کیلومترهای سخت پایانی را به اتمام برسانم.

می گویند اتمام ماراتن، همیشه سخت تر از چیزی است که انتظارش را داری و باز می گویند، پس از اتمام هر ماراتن، دیگر آدم چند ساعت قبل نیستی.
آماده ام با هر چیز غیر قابل پیش بینی ای، روبرو شوم و امیدوارم بتوانم به سلامت این تجربه بزرگ را به پایان برسانم.

فعلاً همین تا هفته دیگر...

برچسب‌ها: , , ,

6 Comments:
موفق باشید :)

Anonymous maryam said...
سلام.
من خیلی خوش حال شدم از این پی‌گیری شما. مطمئن ام که نتیجه ی خوبی خواهید گرفت. یکشنبه به یادتان هستیم.

مثل همیشه قلبم با توست

Anonymous مریم said...
موفق باشی ...
راستی با همون کفش زرد می‌دويد يا نه ؟

Anonymous پژمان said...
با همان کفش زرده می دوم.

Anonymous مریم said...
خوشحالم که تمومش کردی :)